ریحانه

ریحانه جان تا این لحظه 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن دارد

یاسمین 2

35روزگی اولین بخند

4روزگی افتادن بند ناف

3ماه و 20روزگی اوین غلط زدن

6ماه و نیم بدون کمک نشستن

7ماهو 18روز اولین دندون

تقریبا 8ماهگی چهار دست و پارفتن

از همون موقع هم دست میگیره به جاییو می ایسته

8ماهو نیم دندوناش شدن 4تا

بدون کمک ی ذره ایستادن از 10 ماهگی

از حدود ده ماهگی:لغات:ماما، به به، اب

تلفن رو در گوشش میگیره و عاشق حرف زدن بهش میگم یاسی بگو ددر میگه

11آبان 98: مثل من سجده میره،برام گردگیری میکنه، با پاک کن ریحانه پاک میکنه، خط خطط میکنه، میره پشت در آیارتمان گریه میکنه به زود دستش رو میرسونه به در ک باز کنه مثلا و میخواد بره بیرون،

 

27 آبان: عاشق اینه ک همش تلفن دستش باشه اگر کسی تلفن رو از دستش بگیره از گریه غش میکنه، چند روزی هست یاد گرفته برق هارو روشن خاموش کنی، تلویزیون رو روشن خاموش میکنه

دقیقا روز تولدش گفت بابا، چند قدمی هم راه میرهحدود دو متر

یک سالگی، چشم و زبون و دست و پا رو نشون میده، دست میده، به سگ میگه هاپ، ب چیزی ک دوست داره بخوره میگه آممممم، لغات

توتو

تاب تاب

توپ

دو

الو

علی

19 دی تقریبا تو راه رفتن مسلطه، برا اولین بار امروز کفش پوشیده و رفته بیرون و شدیدا عاشق راه رفتن

قیچی میگیری دستت که مثلا بچینی ولی نمیتونی

25دی، لغات جدید:

دول:گل

تس تس ابو:چشم چشم دو ابرو

تاب تاب عبا، تاب تاب عبو:تاب تاب عباسی

امروز 10مرداد ماه 99

اصلا یادم میره شایدم اصلا وقت نمیکنم بیام چیزی بنویسم البته متاسفانه چرا که زمانی پشیمان خواهم شد از این ننوشتن های طولانی

یاسی خانم الان تقریبا هر چیزی رو میگه ولی خب واضح نیستن و من بیشتر متوجه میشم تا بقیه

پاپا:پاکن

دایی

امین

علی

ناناس:نازنین

آس:یاس اسم خودش

قهر میکنه چجوررر

ناز داره اوهههههه

و شدیدا به خواهرش حساسه طفلی ریحون نمیتونه دست از پا خطا کنه

همین الانم مخم تعطیله بایدبرم یه بار که حضور ذهن دارم بیام و بنویسم