ریحانه جون گل زندگیمون

دختر عزیزم ، امروز 4 تیرماه 92 دارم این مطالبو منویسم دایره لغاتت روز بروز بیشتر میشه ولی متاسفانه من تا امروز وقت نکردم تو وبلاگت چیزای جدیدو بنویسم، شما الان میتونی این لغاتو بگی فرشته ی کوچولوی دوست داشتنیه خودم:

عمو

، عمه،

حمو(حموم)

، امی (امین)،

بتو(پتو)،

مو،

آب،

بابای(موقع خداحافظی)،

اگه نخوای کاریو انجام بدیم یا بدی چندین بار پشت سرهم میگی نه نه نه،

اگه بخوای چیزی به کسی بدی یا از کسی بگیری میگی بده بده بده،

صدای مرغ،

پیشی

وگاو

و ببعی رو بلدی،

اگه واقعا کاریو ازته دلت دوست داشته باشی خودت انجام بدی میگی من من من،

دستمال میگیری دستت برام میز تمیز میکنی،

مثلا میتونی بشکن بزنی،

لبتو که به لپامون بچسبونی یعنی بوس و دیگه فک کنم همین

...، یه چیز دیگه یادم آومدماه رو توآسمون نشون میدی با دست کوچولوت و میگی ماه،

وقتی میخوای نازی کنی دست میکشی رو سرمون و میگی نانا،

امروز 8 تیر 92، دیشب از اقلید برگشتیم ، ایندفعه که طاها رو دیدی بهش میگفتی تاتا،

امروز 9 تیرماه 92، لغات جدید:

اوتاد(افتاد)،

نی نی،

توبه(توپ)،

بابا بهت میگه ریحانه خیلی دختر خوبه شما هم دست میکشی روسر خودت و میگی نانا(نازی نازی)

امروز شنبه 15 تیره ، لغات جدید(البته چند روزی میشه این لغاتو میگی هنوز وقت نکردم بیام بنویسم)

دا:دایی،

موتو:موتور،

آبو(رنگ آبی)،

خیلی از لغاتیو که میگم بعدش میتونی تکرار کنی البته نه کامله کامل

موقع احتیاج به چیزی میگی:اَینا بده

امروز 17 تیرماه: لغات جدید:

شعر چشم چشم دو ابرو رو که میخونم، اون آخرش پا پا رو میگی،

تُمد:کمد،

دو،

امروز27 تیرماه 92:

این لغاتو چنر وقتی میشه میگی ولی چون مریض بودی وقت نکردم بیام سراغ وبت

ماژین:ماشین،

مورژه:مورچه

، دما:دمپایی

بییم:بریم

پیتکو،پیتکو: صدای اسب ،

گار: صدای کلاغ

پاتو:پاشو

ادو:الو

، ابو: ابرو

وقتی بخوای چیزیم برات باز کنیم: بازه

هام هام: سه چرخه

نَگا نَگا: نقاشی نقاشی

امروز 1 شهریوره: نمیدونم چرا اصلا وقت نمیکنم که به وبلاگت سر بزنم، خیلی وقته که لغات جدیدی یاد داری ولی من وقت نکردم تو وبت بنویسم عزیزم، مثلا:

بگل: بغل،

نخ: نخ،

دمال: دستمال،

ابس: اسب ،

مَنگو:گربه

نخوای کاریو بکنیم میگی نکن،

بشه: بشین،

تُن تر:هر وقت میخوای راه بری میگی تندتر،

موز،

دست میگیری به پوشکت و میگی پی پی،

وقتی چیزیو پرت میکنی میگی وااااااااااااای،

نازی: موقع ناز کردن

آپو: هاپو، سگ

هاپ، هاپ: صدای هاپو جالبه که هاپ هاپ رو میتونی بگی ولی به خودش میگی آپو!!!!!!!

به انواع کیلیپس و موگیر میگی مو!!

هر چی که قابلیت تکون خوردن داشته باشه تکون می ده و میگی تاب، تاب

اَگو: انگشتر

گُ :گل

گو: گ

امروز 23 مهرماه 1392 هس، و من سرم خیلی شلوغه شرمندم عزیزم که اصلا نمیرسم بیام و وبتو آپ کنم

کلی هنر جدید داری این چند وقته ولی من هیچیو برات ننوشتم

اول اینکه 3تا از دندون های آسیابیت باهم توی اردیبهشت ماه جونه زدولی تا آومدکامل دربیاد یک ماهی طول کشید و حسابی اذیت شدی یه دندون آسیابی دیگت هم خرداد ماه جوونه زد و تا تیر کامل درآومد الان 3 ماهی میشه که 12 تا دندون داری و فک کنم همین روزادندونای نیشت هم جونه بزنه

و اما از دایره لغاتت:

شعر من و ریحانه:

من: کی از همه قشنگ تره ریحانه: من، من

مامان: کی از همه زرنگتره: ریحانه: من ، من

مامان: کی از همه باهوش تره ریحانه:من، من

کتاه: کلاه،

خیلی بامزه و خوردنی میگی، جوجه جوجه

به هر مدل دستمال واسه تمیز کردن میگش : تمیزه

اگور: انگور

به مرکبات میگی: ترشه

بخو: بخور

بخوا: بخواب

توب: چوب شور

دیگه میتونی دایی روکامل تلفظ کنی و میگی دایی

دریا،

هستی اسم دختر پسر عمه منه هر با تاکسی از جلو در خونشون ردمیشیم شما میگی هستی خیلی دوس داری بریم اونجا جالب اینجاست که جای خونشونرو یاد گرفتی!!!

کواک: صدای اردک، برنامه سامی و دوستان شبکه پویارو خیلی دوستداری و صدای اردک روهم از اونجا یاد گرفتی و کلا بهاردکمیگی کواک، وقتی هم بهت میگم سامی و ترمه شمابعدش میگی کواک

ماهی

دیگه ذهنم یاری نمیکنه یادم بیاد بازم مینویسم

امروز 29 مهرماه

عاشق انار شدی و خیلی خیلی دوست داری ومیگی اَنا

اسم عروسکات: دایا (دارا)

سایا(سارا)

حنا روی میگی

بعضی وقتا مثلا دنبال عروسکات میگردی میگی

کواک کو؟ کواک ایناش؟

هر کیو که بگم دوس داری میگی نه!

وقتی بخوای چیزیو باز کنیم: باز

وقتی بخوای چیزیو ببندیم: بس

تاپو: اسم لاک پشتت که خیلی دوسش داری و هر روز با خودت می بریش مهدکودک

وقتی شعر حسنی رومیخونم و میگم موی بلند ، روی سیاه، ناخن دراز شمامیگی وای وای وای

قور قور: قورباغه

امروز 17 آبان هستش و اما یه سری لغت جدید

پیل:فیل

عروس:عروسک

گوش

مامان دون:مامان جون

بابادون:باباجون

دِپِر: سپهر

وقتی کاری انجام بدی و بدونی که کار بدیه میگی آگا دبا یعنی آقا دعوا میکنه

جدیدا هر وقت شیر میخوای می ری رو تخت میشینی و پتوت رو هم میندازی رو پاهات و بلند من رو صدا میکنی: مامان بیا می می

می نی: می می نی

از دیروز اولین شکل هندسیه رو یاد گرفتی و می تونی بگی دایره امروز یه کیک گرد دادم دستت قبل خوردن گفتی دایره!!! قربون دختر با هوشم بشم من (البته اینرو بگم که خیلی وقته عکس مربع و دایره رو زدم رو دیوار اتاق و هر وقت بغلم بودی و از اونجا رد می شدیم بهت هم دایره رو نشون میدادم هم مربع)

لب

امروز 25 آذرماه 92 :

عزیزتر از جانم، ریحانه قشنگم، از تاسوعا عاشورای امسال خیلی خیلی توی صحبت کردن پیشرفت کردی اولین جمله طولانی رو همون عاشورا گفتی و اون این بود:

سپِ بیا پیش من

الان چند روز که اخم هم میکنی تا قبل از این اصلا اخم نمیکردی، راستی اینو بگم که الان حدود یک ماهی میشه مهدتو عوض کردم

به سصل آشغال میگی کاگال و پوشکتو که عوض میکنم تندی برش میداری و میگی کاگال و مینداریش توی سطل

وقتی میام مهد دنبالت میگی مامان آومد و منو به همه نشون میدی

صبحا که میریم مهد به همه سلام میکنی

شکل جدید هندسی رو که یاد گرفتی بیضی هست که میگی هم بیضی

جدیدا میریم تو حمام و دیوارارو رنگ میکنیم با هم هر وقت نقاشی بخوای میگی

مامان بییم حمو مِخوام نقاشی بکشم

عقب

من رو میزنی و میگی مامان زدم گریه میکنم نازیم میکنی و میگی مامان نازی

بابا که خونه نباشه میگم بابا کجاس میگی بابا نون یعنی رفته نون بخره

شَلبار:شلوار

ماشین سوار:ماشین سوار شدم

تاب تاب عباسی

الان دیگه ج رو هم میتونی تلفظ کنی

جوجه

مادرجون

باباجون

نخام: نمیخوام

امروز 28 آذرماه 1392 یه سری از لغاتی که میگی و الان یادم آومده می خوام بنویسم

خاله

ازدر مهدکودک که میری داخل بلند میگی سلام و ل رو خیلی تشدید دار میگی وایه همین وقتی سلام میکنی دوس دارم درسته قورتت بدم

بشین، پاشو

به زبون خودت صلوات میفرستی میشه فهمید صلواته

بایون:بارون

کمک

دمک:نمک

قوقولی:صدای خروس

بالا

بابا بیا بخواب

در کل اکثر کلماتو میگی جمله هم زیاد میگی دختر باااااااااااااااااهوووووووووووووووش خودم دوست دارم

تو احساسی به من دادی که وصفش نقطه چین باشه

وقتی من یا بابا جلو چشمت نباشیم میگی مامان/بابا کجاس؟ بعدش پیدامون میکنی مگی ایناهاش مامان/بابا

میری جلو در ماشین لباسشویی عکس خودتو که دیدی

خیلی وقته به وبلاگت سرنزدم عزیزم

امروز 2 بهمن ماه 1392 هست دندون پانزدهمت اول دی ماه سرزد و شانزدهمین دندونت هم 20 دی ماه

جونم برات بگه که از وقتی واکسن 18 ماهگیت رو زدیم شایدم زودتر از اون موقع تقریبا همه چی میگی و تقریبا لغتی نیست که نتونی بگی البته بعضی ها رو دست و پا شکسته میگی

صلوات رو دیگه کامل میفرستی حتی و عجل فرجهم رو هم میگی

از 1 تا15 رو میتونی بشمری

اشکال هندسیت شدن: مستطیلٰ دایره ٰ بیضیٰ مثلث

کره هوشی رو که برات خریدم دیگههمه اشکال رو براحتیمیندازی داخلش و تشخیص میدی کاملا که هر کدوم باید کجا بیوفته

خیلی باهوشییییییییییییییییی عزیزم

دیشب عطسه کردمبرگشتی بهم گفتی سَما خودی؟(سرماخوردی)قربونت برم عزیزم

امروز 26 فروردین 1393

مدت هاست که به وبلاگ سری نزدم

جدیدا سوره توحیدرو دست و پاشکسته بلد شدی

رنگ های آبیٰ سفیدٰ نارنجیٰ و قرمز رو بلدی

میخوای کسی رو بکشی دستت رو میگیری مقابل طرف و به جای اینکه مثل بقیه بگی کیو کیو میگی تیکو تیکوٰ بجای شب بخیر و صبح بخیر هم میگی شب وصبح خبیر و این دو تا لغت جز معدود لغاتی هستند که شما جابجا میگی

باآجرات یه تفنگ درست کردی که من خیلی خوشحال شدم از اینکه دخترم اینقدباهووشه

جرثقیل هایی رو که سر ساختمونا هستندرو که میبینی میگی مامان تیکو دیدم و واقعا که شکل تفنگ هستندو این مهر تاییدیست بر زیرک بودن خانم خانما

تو شکل های هندسی ذوزنقه رو هم یادگرفتی

تا 20 میتونی بشمری

بی حد و حصر دوست دارمٰ

امروز 13 مرداد ماه 1393

وقت نمیکنم که به وبت خیلی سر بزنم ولی نهایت سعیم رو میکنم که از امروز به بعد اتفاقات جدید زندگیت روروزانه بنویسم آخه درگذر زمان خیلی چیزها فراموش می شم

ازرنگ ها:

صورتیٰ زردٰ یاسیٰ سیاه روهم یاد گرفتی

سوره توحیدروکامل ودرست می خونی

این لغات لاتین روهم بلدی

اسب: hourse

نی نی: baby

مامان: mamy

بابا: dady

موش: mouse

19 تا دندون درآوردی وبیستمین دندون هم سر زده

بیشتر از 15 تا شعر بلدی

به ستون های برق فشار قوی تو جاده هامیگی تیر چراغ برق و جالب این جاست که میگی مثل خرگوش میمونه و دستاتو به حالت ستون ها درمیاری ومیگی دستاش اینجوریه دیگه ذهنمیاری نمیکنه

دوست دارم خدایا هزاران بار ممنون ازبابت بهترین وزیباترین هدیت

امروز 12 مهر 93:

دیشب بابا از خونه رفت بیرون همون لحظه شما به من گفتی مامان یه زنگ بزن به بابا بگو مواظب خودش باشه بچه پررو این حرفارو از کجات در میاری!!!!!!!

دایره لغات انگلیست بیشتر شده:

دست:hand

پا:foot

چشم:eye

دماغ:nose

لب:lip

آسمان:sky

خورشید:sun

ماهی:fish

سگ:dog

سوره حمد رو تا ایاک نعبد و ایاک نستعین بلدی

رنگ هارو کامل بلدی

یه لباس جدید پوشیده بودم که شما گفتی:

الهی دورت برگردم چقد خوشکل شدی یه بوسی بده من!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امروز 7/10/93

ازتاریخ 18/8/93 عزیز دلم دیگه بدون پوشک رفت مهد کودک یعنی از دو سال و چهارماهگی

سوره عصر و کوثر و نصف فلق رو بلدی

عددهارو با انگشتات می تونی نشون بدی